همیشه منو متعجب میکنه. از بابت قلب بزرگ و عشقی که داره. من گاهی وقتا به شدت بد خلق میشم. مثلا اینکه کاملا روی رفتارم آگاهی دارم اما کنترل درست و حسابی نه. بهتره بگم روی افکارم کنترل درست و حسابی ندارم. و این باعث میشه موقع عصبانیت به شدت بپیچم به حال و روزش. یعنی حرف‌هایی رو بزنم که یا عمیقا بهشون باور ندارم یا هم اینکه نشات گرفته از دسته افکار دیگه‌یی هستش که باعث بدفهمی حرف اصلیم میشه.
خلاصه نزدیک به 3 ساله با این اخلاق من داره کنار میاد و هر بار هم بهتر برخورد میکنه. این باعث میشه اولا خیلی خیلی شرمنده بشم. دوما بترسم. از اینکه تا کی میتونه تحملم کنه؟ سوما خیلی بیشتر از قبل دوسش داشته باشم.
اوضاع پیچیده‌یی رو توضیح دادم توی این چند خط. حتی اگر نفهمیدید اوضاع چیه به چیه، برای عاقبت بخیری همه‌مون دعا کنید. :))

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها